اللهم انا نرغب الیک فی دوله کریمه

۱۳۸۸ مرداد ۶, سه‌شنبه

تفاوت دولت ایرانی با دولت فرنگی

تفاوت دولت ایرانی با دولت فرنگی

به نقل از: خرد منتقد
در سفرنامه یی می خواندم که نوشته بود: ما ایرانی ها با فرنگی ها تفاوت هایی داریم. در همان سفرنامه به برخی از تفاوت ها اشاره کرده بود و مثلا یکی از تفاوت ها را این گونه بیان کرده بود که فرنگی ها شراب را حلال می دانند و کم می خورند و ما ایرانی ها شراب را حرام می دانیم و زیاد می خوریم
بر همین منوال می توان تفاوت دولتین فرنگی و ایرانی را مورد توجه قرار داد و مثلا برخی از این تفاوت ها این گونه برشمرد:
1- دولت فرنگی ، دشمن خوب را دشمن مرده می داند.
اما دولت ایرانی ( در طول تاریخ) شهروند خوب را شهروند مرده می داند
2- در تاریخ فرنگ، حوزه های علمیه و مدارس دینی به دانشگاه تبدیل شدند
اما در ایران ، این مدارس و دانشگاه ها هستند که قرار است به حوزه ی علمیه و مدارس دینی تبدیل شوند.
3- دولت در فرنگ ، مردم را خودی می داند و رازی بینشان نیست
در ایران - دولت مردم را رازدار خود نمی داند و هیچ با آنان سخن نمی گوید و به جای آن رازهایش را با بیگانگان در میان می گذارد
4- در فرنگ، دولت از مردم می ترسد
اما در ایران این مردم هستند که از دولت می ترسند
5- در فرنگ ، دولت به مردم خودشان لبخند می زند و به دیگران اخم می کند
در ایران، دولت به مردم خودش اخم می کند و به دیگران لبخند می زند
6- در فرنگ، دولت سر سفره ی مردم می نشیند و شکرگزارمردم است
در ایران چاه نفت در اختیار دولت است و مردم سر سفره ی دولت می نشینند
7- در فرنگ – دولت، خود را مستخدم و مدیر جامعه می داند اما به مردم خدمت می کند
در ایران، دولت ، خود را نوکر مردم می داند و بر مردم حکمرانی اربابانه می کند
8- در فرنگ، مردم(ازطریق رسانه ها و احزاب) دولت را افشا می کند
در ایران این دولت است که مردم را افشا می کند
9- در فرنگ، دستگاه قضایی بر دولت سخت می گیرد
در ایران دستگاه قضا بر مردم سخت می گیرد و بر دولت سهل
10- در فرنگ، مردم، خدمت رسانی دولت را وظیفه ی او می دانند و منتقد اویند
در ایران ، خدمت رسانی دولت را یک هبه، لطف و کرامت می پندارند و منقاد اویند
11- در فرنگ ، قانون کم می نویسند و زیاد عمل می کنند
در ایران، قانون زیاد می نویسند و کم عمل می کنند
12- در فرنگ، مردم پرسشگرند و دولت پاسخگو
اما در ایران دولت پرسشگر است و ملت پاسخگو
13- در فرنگ ، هرکس سهم بیشتری از قدرت دارد، بیشتر مسئول است
در ایران، هر کس سهم بیشتری از قدرت دارد، کمتر مسئول است
14- در فرنگ، راه تصاحب قدرت سیاسی از اقتصاد می گذرد.( در فرنگ با ثروتمندان سیاستمدار روبرو می شویم)
در ایران راه تصاحب اقتصاد از سیاست می گذرد، (در ایران با سیاستمداران ثروتمند روبرو هستیم)
15- در دولت سکولار فرنگ ، انسان واجد حرمت است، کمتر دروغ می گویند، ریا نمی کنند و ..
در دولت دینی ایران، انسان حرمتی ندارد، دروغ ، ریا، چاپلوسی و مریدپروری ، جریان غالب است
16- در فرنگ دولت به حقوق مردم می اندیشددر ایران، دولت، به تکلیف مردم
17- در فرنگ ، دولت، فی نفسه یک شر لازم است و بنابراین محدود شود
در ایران دولت، خیر لازم است پس می توان آن را به همه جهت توسعه داد
با این همه، دولت ها را در فرنگ با روش های مختلف، به چهار میخ کشیده اند تا دست تعدی دراز نکند و پاس شهروندان را بدارد و مزاحم جامعه نشود. و اگر نبود شیوه های کارآمد کنترل دولت ، که در سیستم سیاسی تعبیه کرده اند، آن دولت ها نیز چنین می کردند که دولت در ایران می کند و بلکه بدتر. همان گونه که در تاریخ غرب ثبت است.
آن چه ما اکنون از آن رنج می بریم و مسئله ی اصلی ما است، حاکمان نیستند ( که البته در جای خود مهم است) ، بلکه مشکل ما این است که فرایند سیاست در ایران و سیستم سیاسی ، فاقد مولفه های کنترل موثر دولت است. راه هر گونه عمل کردن برای دولت باز است .
شریعتی خوب تشخیص داده بود. او گفته بود : ضرب المثل ایرانی که می گوید: "در دیزی باز است ، حیا گربه کجا رفته؟". از ریشه غلط است. معتقد بود نباید به حیای گربه فکر کنیم، بلکه باید در دیزی را ببندیم. تا در دیزی قانون باز است ، وضع بر همین منوال است. بی حیایی دولت را رها کنیم و در دیزی قانون را ببندیم.
و بیش از یک سده است ( از مشروطه بدین سو) که قرار است ملتی در دیزی قانون را به روی دولتش ببندد. اما چرا تلاش هایش بی نتیجه می ماند؟
منبع: خرد منتقد؛ http://alizamanian.blogfa.com/post-244.aspx

هیچ نظری موجود نیست: