اللهم انا نرغب الیک فی دوله کریمه

۱۳۸۷ دی ۵, پنجشنبه

مديريت اسلامي يا مديريت بر مسلمين؟

مديريت اسلامي يا مديريت بر مسلمين؟

عباس داريوش - كارشناس ارشد مديريت و مدرس دانشگاه
رسالت5/10/87
فرهنگ اسلامي سرشار از مهمترين روش‌هاي خوب مديريت بوده و قدرت و تاثير اين مديريت بسيار عالي است تا آنجايي كه در عصر پيامبر اعظم(ص) و دوران ائمه معصومين (عليهم‌السلام) از جامعه‌اي فقير و ناتوان كه گرفتار جنگ‌هاي قبيله‌اي بر سر مسائل كم‌ارزش قومي بود، جامعه‌اي نوين و متعالي ساخت به طوري كه طي مدت زماني كوتاه بر بزرگترين امپراتوري‌هاي زمان خود پيروز شد و تمدن عظيمي را بنيان گذاشت.
بهترين روش‌ها و دستورات اداره و هدايت انسان‌‌ها،‌ در قرآن، پس از گفتار و كردار پيامبر بزرگوار اسلام‌(ص) و ائمه معصومين (ع) تجلي يافته است كه مي‌توان به قدر كافي از آنها بهره جست.
اكنون از افتخارات ما ايرانيان، اين است كه در كشور اسلامي با فرهنگ غني اسلام زندگي مي‌كنيم كه پشتوانه آن تعاليم الهي و رهنمودهاي انبياء و امامان معصوم(ع) مي‌باشد.
ولي متاسفانه برخي از مديران ما براي اداره امور جامعه از مديريت اسلامي بهره وافي و كافي نگرفته و فقط بر مسلمين جامعه مديريت مي‌كنند. تا جايي كه بعضي از مديران جامعه ما فقط ميز مديريتي دارند، برخي جايگاه آن، بعضي‌ها هم مديرند و ماشين مديران را دارند و برخي ديگر در اصل ماشين‌اند و ماشن مديران را مي‌رانند. بعضي‌ها حكم مديريت‌‌شان از جنس كاغذ و امضاي مافوق است و بعضي ديگر از جنس عمل و كاركرد و تجربه. بعضي‌ها مديرند و يك دنيا ارزش و برخي ديگر مديرند و بس. بعضي‌ها امضايشان چند روزي اعتبار دارد و بعضي عملكردشان يك عمر. بعضي عشق مديريت دارند و برخي مديري عاشق‌اند.
به راستي،‌ مدير جامعه اسلامي كيست و جايگاه او در كشور اسلامي كجاست؟
همه ما،‌ هم شنيده و هم خوانده‌ايم كه مديريت، هم علم است و هم هنر، يعني هم آگاهي و هم تجربه، هم اكتسابي و هم ذاتي و هم توانايي و هم عشق. ضرورت مديريت و اداره امور جامعه تا آنجا قابل ارزش و اهميت است كه پيامبر بزرگوار اسلام(ص) فرمودند كه از خطر فقر بر امت اسلام بيمناك نيستند، بلكه نگراني ايشان از بابت تدبير نادرست است.
به همين جهت مقرر داشتند كه هرگاه در يك مسافرت دسته‌ جمعي، تعداد افراد به سه نفر رسيد،يكي از آنان بايد مديريت گروه را به عهده بگيرد و برنامه سفر و مسير را با مشورت ديگران مشخص نمايد. بزرگترين بدبختي يك انسان و يك امت، محروميت از مديران و رهبران شايسته است.
حضرت علي(ع) هرگاه مي‌خواست مردم را نفرين كند، مي‌فرمود: «ابد لني الله بهم خيرا منهم و ابدلهم بي‌شرالهم مني» خدا هرچه زودتر مرگ مرا برساند و بر اينها همان كسي را مسلط كند كه شايسته او هستند.(1)
مشكل اساسي جوامع عقب مانده، ناشي از كمبود امكانات و سرمايه نيست، زيرا معمولا در هر جامعه‌اي مقداري امكانات، سرمايه و زمينه‌هاي فعاليت‌ وجود دارد كه با تلاش بيشتر و كم كردن دامنه توقعات، مي‌توان به نتيجه مورد قبول رسيد، اما مشكل اصلي اين جوامع فقدان مديريت صحيح است.
به واسطه مديريت خوب مي‌توان سرمايه را خلق كرد، ولي مديريت ضعيف مقدار سرمايه‌ها و امكانات موجود را نيز هدر مي‌دهد.
امام علي(ع) مي‌‌فرمايد:
«حسن‌التدبير ينهي قليل المال و سوءالتدبير يقني كثيرالمال»
تدبير و مديريت خوب، سرمايه اندك را افزون مي‌كند، اما مديريت و تدبير نادرست، سرمايه انبوه را نيز نابود مي‌سازد.
از سرمايه به تنهايي كاري ساخته نيست. در كنار پول بايد تدبير، تلاش و عشق نيز وجود داشته باشد. بدون وجود تدبير، سرمايه ارزش ساز نيست، كمبود واقعي به طور عمده چند چيز است؛
1- فقدان مديريت و مديران خوب -2 فقدان انسان‌هاي خوب و آموزش ديده -3 ناتواني در بهره‌گيري از امكانات، سرمايه‌‌ها و توانايي‌هاي موجود.
مديريت خوب، كمبود امكانات و سرمايه را جبران مي‌كند. مديريت در تعاليم اسلامي از جايگاه ويژه‌اي برخوردار است. تا جايي كه امام علي(ع) در جهت اهميت جايگاه يك مدير يا فرمانده مي فرمايد:
«و موقعيت رهبر و فرمانده، همانند موضع و نقش نخ تسبيح است كه دانه‌ها را به هم پيوند مي‌دهد. وقتي رشته پاره شد، دانه‌ها پراكنده مي‌شوند و بدون نتيجه خواهند ماند و هيچ‌گاه در كنار يكديگر جمع نخواهند شد. (2)
امام رضا(ع) نيز در باب اهميت و جايگاه مدير مي‌فرمايد:
(آيا نمي‌داني كه والي مسلمين مانند ستون وسط خيمه است؟ به طوري كه كه هركس [از هر طرف و در هر زمان اراده كند] به آن دسترسي دارد.(3)
به طور كلي نقش مدير در جامعه را به نقش‌هاي مختلفي نظير نقش مغز در بدن و روح در كالبد تشبيه كرده‌اند كه نقش هماهنگ كننده و نظم دهنده را در بين ابزارها و نيروهاي موجود دارد تا به اهداف مورد نظر در جامعه دست پيدا كند.
باتوجه به آشنايي مختصر با جايگاه مدير در جامعه خصوصا جامعه اسلامي، حال به حقوق متقابل افراد جامعه و مديران آن اشاره مي‌كنيم؛
بهترين سخن در ارتباط با حقوق متقابل امت و رهبران اسلامي، كلام اميرمومنان علي(ع) است كه مي‌فرمايد:
«مردم، مرا بر شما حقي است و شما را بر من حقي، بر من است كه خيرخواهي از شما دريغ ندارم و حقي را كه از بيت‌المال داريد ادا كنم، شما را تعليم دهم تا نادان نمانيد و آداب آموزم تا بدانيد.
اما حق من بر شما اين است كه به بيعت وفا كنيد و در نهان و آشكار، حق خيرخواهي ادا كنيد.
چون شما را بخوانم، بياييد و چون فرمان دهم بپذيريد و از عهده برآييد.(4)
حال اگر مديران اسلامي ما نظري به حقوق متقابل خود و جامعه داشته باشند متوجه اين مطلب خواهند شد كه چه حقي را نسبت به مردم جامعه ادا كرده و چه حقي را ادا نكرده‌اند؟
اگر مروري بر مديريت و رهبري امام امت در دوران پس از انقلاب داشته باشيم به خوبي در خواهيم يافت كه كلام اميرالمومنين(ع) تا چه اندازه در انديشه و هدايت و راهبري ايشان تجلي نموده و كارگزارانش (مديران وقت مثل شهيدان رجايي، باهنر و ...) چگونه نمادي از يك مدير اسلامي را به امت اسلامي نمايان كرده‌اند.
با گذشت سه دهه از پيروزي انقلاب شكوهمند اسلامي و تنومند شدن نهال انقلاب و با وجود داشتن رهبري فرزانه كه به حق جانشين خلف آن معمار بزرگ انقلاب بوده و هستند ما بايد شاهد تجلي هرچه بيشتر مديريت اسلامي در جامعه خصوصا در كشور اسلامي خود باشيم.
ان‌شاءالله در مجالي ديگر بررسي‌اي در مورد عملكرد مديريتي مديران كشور اسلامي خود خواهيم داشت.
منابع:
- نهج‌البلاغه
- بحارالانوار
- انسان كامل، استاد مطهري
- مديران جامعه اسلامي، عليرضا علي‌آبادي
پي‌نوشتها:
-1 نقل از استاد مطهري، كتاب انسان كامل، ص 62.
-2 نهج‌البلاغه،‌ خطبه 146 - ترجمه فيض‌الاسلام.
-3 بحارالا‌نوار، جلد 49 - ص 165.
-4 نهج‌البلاغه، خطبه 34، ترجمه دكتر شهيدي.
منبع:
رسالت
پنج شنبه 5دي1387:http://www.resalat-news.com/?pap=212068

هیچ نظری موجود نیست: