اللهم انا نرغب الیک فی دوله کریمه

۱۳۸۷ دی ۲, دوشنبه

نقشه جامع علمي كشور

sa
نقد و تحليل نقشه جامع علمي كشور
مقام معظم رهبری: ما در کشور به نقشه جامع علمي احتياج داريم، اين را بايد ترسيم کنيم. ما بايد بدانيم که براي رسيدن به هدف چشم انداز بيست ساله، نقشه علمي جامع ما چيست؟ اين کار انجام نگرفته و ما آن را نياز داريم و بايد انجام بگيرد.





درباره نقشه جامع علمي كشور بايد گفت؛ اين طرح از الزامات اساسي و بنيادي جهت سير و پيشرفت و جهت گيري علمي كشور و تحصيل اهداف علمي كشور است. و ضمن تقدير از پايه ريزان و تدوين كنندگان اين مهم، ما نيز تلاش خود را در جهت مطلوب و بهينه سازي بيشينه اين عامل حياتي حيات علمي كشور مصروف مي كنيم.



در ابتدا بايد اذعان كرد متن كنوني نقشه جامع علمي كشور يا پيشنويس سوم اين نقشه بيشتر بيانات و رهنمودهاي امام خميني(ره) و مقام معظم رهبري و متون اسلامي را مي مانست، تا طرح و سناريوي علمي و عملي. و بيشتر جنبه اندرزي و ارشادي و نظارتي دارد تا جنبه عملياتي و اجرايي و هدفمند. هماچنانكه سرتاپاي اين طرح رجوع به مباني و موازين اسلامي و گردش و پيچش حول محور تربيت و تزكيه اسلامي و اسلامي كردن دانشگاههاست تا تبديل و تحول مقام و موقعيت علمي كشور از وضع نامطلوب موجود به وضع مطلوب يا رضايتبخش آينده. ظاهراً گردآورندان اين نگاشته تطور و تورقي در بيانات و تاكيدات امام(ره) و مقام معظم رهبري انجام داده، و با خيره شدن به نوك انگشت اشاره آن بزرگواران، و فراتر نرفتن از آن هرگز نخواسته اند تا رنج يك طرح معقول و مطلوب و سازنده را بر خود هموار كنند.


اشاره به اين نكته ضروري است كه ما در اين مقال از ذكر نقاط قوت و ضعف معمول و كم اهميت پرهيز نمده و تنها به موارد مهم بسنده نموده ايم.یادآوری می کنیم که مطالب این نقشه غالباً از رهنمودهای امام راحل(ره) و مقام معظم رهبری و متون اسلامی استخراج شده، و چندین بار در قالب عناوین مختلف همچون مبانی نظری، چشم انداز، اهداف، سیاستها و راهبردها تکرار شده است.


البته در اين سياهه نكات و ظرفيتهاي مثبتي وجود دارند كه مايه شور و شعف خواننده و پوينده آن قرار گيرد مانند:
1- در بخش 1-3 از قسمت توسعه ساختارها و نقشها در حوزه راهبردهاي اختصاصي آمده است:خوشه سازي دانشگاه هاي علوم پزشکی کشور با سه رویکرد استفاده از ظرفیتهاي استانی،تقسیم کار ملی، و ملاحظات جغرافیایی،


2- و در بند ت از قسمت 5 راهبردهاي عمومي تحت عنوان جريان دانش (آموزش و يادگيري) در سطح ملي به عنوان سريعترين راه كسب و اشاعه در ابعاد ملي و بين المللي؛ آمده است: تقویت فرايندهاي تبدیل دانشهاي ضمنی به دانش هاي صریح.

اما نقاط ضعف و محورهاي آسيب پذير اين نقشه نتنها كم نيست بلكه حتي نقاط قوت آن را لوث كرده و بي مقدار مي سازد: كه در ادامه به دو گروه آز آنها تحت عناوين ايرادات بنيادي و عادي اشاره مي رود:


نخست تاملات بنيادين


1- بايد تعجب كنيم كه نقشه جامع علمي كشور در عين ناباوري فاقد بيانيه ماموريت كه در واقع معادل كل نقشه است مي باشد. البته برای نقشه چشم اندازی تدوین نموده اند که نتنها با مفهوم بیانیه ماموریت همپوشانی ندارد، بلکه حتی همان مفهوم چشم انداز را نیز با خود ندارد.


2- در بادي امر بايد بپرسيم با وجود اينكه از مفاهيمي چون علم و سواد در اين متن بكرات ياد شده چرا تعريفي از آنها بعمل نيامده، آيا امروزه خواندن و نوشتن فارسي بمعني باسواد بودن است؟ آيا امروز دانش آموخته هاي دانشگاهي ما كه با نحوه استفاده از ICT بيگانه، و يا در، مورد سوال قرار دادن مخاطب چه مسئول و چه غير مسئول خود عاجزند بيسواد نيستند!؟

3- با مد نظر قرار دادن جهت گيري و قابليت تعاملي كه ميان سند چشم انداز بیست ساله کشور و نقشه جامع علمي انتظار مي رود، بايد منتظر نوعي آمارسازي و آمار پركني جهت اثبات تحقق سند چشم انداز باشيم، تا مسئولان سرافراز باشند، و به كسب رتبه نخست علمي منطقه، در اخبار 20:30 شبكه 2 ببالند.
4- در مورد تعريف مراكز آموزشي و پژوهشي و دسته بندي و حذف يا تقويت آنها و مهمتر از همه تعيين نحوه پراكندگي و جايگاه دانشگاهها و مراكز آموزشي در عرصه محلي و كشوري سخني به ميان نيامده است، و با اين نقيصه نصف نقشه از اعتبار مي افتد. در مورد رشته شناسی قابل برداشت در این نقشه، هم این موضوع صادق است.
5- در اين سند همه جا و همه كس در مسير نسيم و صباي نقشه جامع علمي قرار مي گيرد الا دولت و نهادهاي مهم تصمیم گیری و اثرگذار! در حالي كه بخش دولت و سیاستگذار و تصمیم گیر نقش پيشرو را دارد و بايد ابتدا خود تن به موازين علمي دهد تا در نتيجه چنين و چنان....

6- اهميت مسائل در يك كشور را با رجوع به رسانه ها و مخصوصاً تلويزيون دولتي آن كشور بايد ديد، مثلاً در كشور ما اهميت انتخابات و استکبار و عراق و فوتبال در صدا و سيما كاملاً واضح است، و اطلاع رسانی و نقش آفرینی رسانه ملی در این موضوعات محوری و تعیین کننده است، و نيز در حاليكه صدا و سيما تا بحال بزرگترين مخرب و ويروس علم و فرهنگ در اين مملكت بوده، در شگفتم كه حتي يك بار هم نامي از اين ارگان راهبردي در نقشه جامع برده نشده است پس بايد نتيجه گرفت...

7- اين نقشه نيم نگاهي هم به حرفه گرايي و تخصص گرايي ندارد، در واقع اثربخشي آن كاملاًً زير سوال است، بدون تخصصص گرايي اين همه هزينه براي پرورش متخصص ابلهانه نيست.مدير و روانشناس و مهندس تربيت مي كنيم كه روانشناسان، روانشناس سازمانها و شهرها و روستاها باشند، و مديران، دهدار روستا و فرماندار و بخشدار شهر و استاندار استان و وزير دولت و مدير سازمانها و شركتها باشند، و مهندسان، مهندس پروژه ها و عمارتها باشند، يا گداي حقوق ماهيانه در شركتها و موسسات؟.
8- باید تعجب کرد که این طرح بزرگ ملی اگر برای همه مسائل و حوزه ه های علمی و فرهنگی و تحقیقی کشور نوید باران و بهاری سبز باشد، ناباورانه برای فرهنگ ها وعلوم نهفته یا بهتر بگویم خفته در قومیت ها حکم توفانی ریشه کن و سیلابی سنگین دارد، و به هیچ وجه سر سازش با علوم و معارف وابسته به قومیتهای متنوع ایرانی را ندارد، اما آیا اگر این بخش از فرهنگ و معرفت و علم ایرانی پایمال و مدفون شود نقشه جامع علمی کشور کارکردی خواهد داشت؟
9- این نقشه شامل حوزه های علمیه دینی نمی شود!

و اندر باب نقاط ضعف عادي

1- در اين نقشه به اهميت جذب و پذيرش نخبه و مغزها از ساير كشورها توجهي نشده است، حال آنكه كشور ما در رشته هاي مختلف بايد حداقل 6 نفر مهاجر پذيرفته و يا 6 نفر نخبه و متخصص گسيل دارد.


2- در اين باصطلاح نقشه جامع هيچ توجهي نسبت به احياي مراكز سنتي و يا تاريخي علم در كشور نشده است، حال آنكه احياي اين مراكز نصف رسالتي است كه نقشه جامع علمي به عهده دارد.يزد،قزوين، نيشابور، بروجرد، كاشان، شوشتر، مراغا(مراغه)، همدان، گرگان، نراق، سبزوار،...


3- شايد سنتي ترين و غير علمي ترين بخش حاضر در اقتصاد و جامعه ما بخش كشاورزي و كشاورزان باشد، در نقشه جامع علمي كشور نيز همچنين است


.4- همچنان كه مي دانيم "ترجمه" بخش لاينفكي در حيات امروزين علم است، در نقشه جامع نيز همچون سابق، اين بخش در نظرها نيامده و باز سرخود و بي برنامه و بي متولي رها شده است.


5- در اين نقشه به تحقيق و پژوهش از هر زاويه، نگاهي افكنده اند الا از زاويه جايگاه پژوهش. بالاخره نخواسته اند كار را تمام كنند و جايگاه تحقيق و پژوهش را در اين كشور مشخص كنند. آيا وسواس است يا حربه، آيا شغل است يا تفريح، آيا همگاني است يا بخشی.


6- بي شك مهمترين سازماني كه بنظر مي رسد در رابطه با اجراي اين نقشه متاثر خواهد شد وزارت علوم، تحقیقات و فناوری است، اما حتي نام اين وزارت نيز در اين نقشه قيد نشده و تنها يك بار بصورت اشاره و داخل پرانتيز آورده شده است.سازمانهاي موازي، و ربط و بي ربط، و لازم و غير لازم هم در نمودار نقشه صف كشيده اند تا در انداختن بار مسئوليت به دوش همديگر چيزي كم نباشد.


7- روح و تفكر حاكم در اين نقشه بگونه اي است كه ظاهراً نقشه بدنبال گمشده ايست و گذشته نگر مي نمايد، نه در پي حركت و توليد و پويايي و آينده نگري.


8- و در نهايت اينكه نظام كنترل و ارزيابي مدوني در اين نقشه استخدام نشده است، با وجود اينكه نگارنده تاكيد دارد ارزيابي و سنجش و كنترل اين نقشه بايد، اگر نه تماماً، حداقل همراه با تيم هاي ارزياب خارجي انجام شود.


9- اما یک سوال! بنظر شما این ایرادات و کمبودها و نواقص، آن هم در یک طرح ملی با تاثیرات جهانی از کجا نشات می گیرد؟ کدام عامل این ضعفها را بر این طرح تحمیل می نماید؟

برخی نظرات دیگر از صاحبنظران و اساتید را در نشانی ذیل ببینید:http://www.medmap.ir/info/feedbacks_table25-8-87.pdf





هیچ نظری موجود نیست: